مژده ای ناب تر از ناب به دنیا دادند * کربلایی حسین طاهری

بازدید: 830 بازدید

مژده ای ناب تر از ناب به دنیا دادند

خبر از آمدن لیلی دلها دادند

چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی

رحمت واسعه را هدیه به زهرا دادند

حسن دوم این خانه به دنیا آمد

شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند

باز زهرا و علی معجزه کردند امروز

بین گهواره عجب معرکه ای جا دادند

او همان است که پای علمش روز ازل

آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند

این چه عشقیست که آرامش عالم را برد

این چه شوریست خدا بر دل شیدا دادند

عالم پیر نخور غم که جوانی آمد

ساقیا باده بده عشق جهانی آمد

ای دل و دلبر و دلدار سلام آقا جان

حضرت سید و سالار سلام آقا جان

بوی سیب حرم کرب و بلا می آید

تا صدا میزنم هربار سلام آقا جان

دل و دین همه را روی تو نه نام تو برد

یوسف حیدر کرار سلام آقا جان

ای وفا دار ترین عشق ابا عبدالله

بهترین مونس و غم خوار سلام آقا جان

ناامید آمدم اما تو امیدم دادی

آی مهتاب شب تار سلام آقا جان

ای رفیق غم و شادی و من بی چاره

بهترین محرم اسرار سلام آقا جان

کرمت سنگ صبور دل ما نوکرهاست

لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست

آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود

دست هرکس که کسی بود برین دامن بود

نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی

نام زیبای تو در عرش طنین افکن بود

چشم وا کردی و دادند به فطرس پر و بال

اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود

روز محشر چه جوابی به ابالفضل دهد

آن که با گریه کنه مجلس تو دشمن بود

وقت مردن مدد حضرت زهرا گیرد

دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود

جاودانه است کسی که شده مست جامت

مرده آن است که یکبار نبرده نامت

تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم

در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم

از خدا ما چه بخواهیم از این بالاتر

سالیانی است که جاروکش هیئت هستیم

خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی

هرچه هستیم سر سفره حضرت هستیم

میخورد غبطه به ما زاهد سجاده نشین

تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم

روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز

تا که پشت دره این بیت کرامت هستیم

کوله بار گنه از شانه ما بردارند

در همان ثانیه که زیر علامت هستیم

رحمت حضرت حق باد برین چشمه نور

ما کجا این همه خیر این همه عشق این همه شور

هر نفس اهل مناجات صدایت کردند

عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند

هرکجا تا که شنیدند بهشت عشاقت

هوس علقمه و کرب و بلایت کردند

به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند

آن جماعت که جوانی به فدایت کردند

سالها پیش تر از آمدنت روی زمین

انبیا تک تکشان گریه برایت کردند

عرش هم کرب و بلا گشته ملائک از بس

گریه با فاطمه بر رأس جدایت کردند

نه شدی غسل و کفن نه بدنت شد تشییع

تن بی سر ته گودال رهایت کردند

یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت

غسلت از خون گلو خاک بیابان کفنت

شاعر: محمدحسین رحیمیان

.
ولادت امام حسین ۹۹ کربلایی حسین طاهری
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر