میخواستم چراغ شبهام باشی * حاج محمود کریمی

بازدید: 1669 بازدید

میخواستم چراغ شبهام باشی

میخواستم همیشه باهام باشی

میخواستم عصای دستام باشی

ای علی اکبرم وقتی رفتی از حرم

یادم اومد مادرم ای قد و بالات و برم

حالا اومدم بالا سرت چی شده گلم با پیکرت

منم و نفس نفس زدن تو و نفسهای اخرت

****

میخواستم یار امامت باشی

ای یوسف عزیز امت باشی

فردا تو پناه عمت باشی

پیر شدم با رفتنت لحظه افتادنت

پیش چشم کشتنت آه اربا اربا شد تنت

وقتی به تو میرسم علی میبینی که بی کسم علی

بیا و یه کم آروم بگیر تو رو به علی قسم علی

****

میخواستم برام پر و بال باشی

تا فردا برام کمک حال باشی

افتادم کنار گودال باشی

پاره پارست این بدن پیش چشمم جون نکن

دست و پا اینقدر نزن دلبر رعنای من

پسرم و کشتن ای خدا تموم تنش جدا جدا

چی جوری بلند شم از زمین تا ببرمش به خیمه ها

 

.
.

متن شعر مداحی میخواستم چراغ شبهام باشی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.