نمیدانم از این ویران نشین داری خبر * کربلایی حسین طاهری

بازدید: 853 بازدید

نمی دانم از این ویران نشین داری خبر یا نه

نمی دانم که می مانم عزیزم تا سحر یا نه

سفر کردی بدون من نگفتی پیر می گردم

تو که کشتی مرا می آیی آخر از سفر یا نه

از آنچه بر سرم آمد از این کوچه به آن کوچه

نمی دانم که بشناسی مرا بار دگر یا نه

شنیدی جانِ بابا گفت این همسایه بر طفلش

تو هم می گویی از نیزه به من جان پدر یا نه

گرسنه راه می رفتم گرسنه خواب می رفتم

بگو نان خشک ها را دیده ای در هر گذر یا نه

چرا در شهر بد هستند با طفلان بی بابا

بگو دیدی که می خندند بر این خون جگر یا نه

دلم می خواست از دست عمویم آب می خوردم

کمی هم روضه می خواندم به گوش دریا نه

بیابان بود و تنهایی و ترس و زجر و تاریکی

به من می گفت می آیی خودت ای دردسر یا نه

خودم می آمدم اما نمی دانم چرا میزد

بگویم از شبی که زد برایت بیشتر یا نه

چه زود افتاد دندان های شیری ام میان راه

فقط این نه ببین مانده برایم موی سر یا نه

سر سجاده می گفتی شبیه مادرم هستی

شدم حالا شبیه مادر در پشت در یا نه

تو هم آن پیرزن دیدی که مویم را کشید و گفت

ببینم شانه می آید به موی شعله ور یا نه

 

.
شب سوم دهه دوم محرم ۱۴۰۰ کربلایی حسین طاهری
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.

کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید

استفاده از اشعار به هرنحوی مورد رضایت ما نیست!
اشعار جهت استفاده مادحین تایپ و منتشر میگردد
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
صفحات مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر