همه شادند دخترت گریان * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 610 بازدید

همه شادند دخترت گریان همه خوابند و دخترت بیدار

خیلی امروز مردم این شهر دادنم با نگاهشان ازار

دخترت را ببر به همراهت خسته از دست روزگار شده

یا که تشخیص تو شده مشکل یا دو چشم رقیه تار شده

گر به دور سرت نمی گردم پر پرواز من شکسته شده

مثل سابق زبان نمیریزم دو سه دندان من شکسته شده

وسط ازدحام و خنده شام بغض تنهایی ام ترک میخورد

هر کجایی که گریه میکردم عمه ام جای من کتک میخورد

دختری چندکوچه بالا تر تا من و رخت پاره ام را دید

بین دستش عروسکس ام داشت به من و حال روز من خندید

میکشم دست بر سر و رویت چقدر پلک تو ورم دارد

بر لبت زخم تا بخواهم هست ولی انگار بوسه کم دارد

انقدر روی خار ها رفتم به خدا هر دو پای من زخم است

لرزش دست من طبیعی نیست نوک انگشت های من زخم است

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر