هم گفت تیغ ذکر تو را از سرت گذشت * حاج محمود کریمی

بازدید: 839 بازدید

هم گفت تیغ ذکر تو را از سرت گذشت

هم گفت زهر یا علی از پیکرت گذشت

تیغ از میان گیسوی بر روی شانه ات

از آن صفوف تن به تن لشکرت گذشت

از بین ابروان تو رد شد شکاف تیغ

از مرز های آن دو عدد خنجرت گذشت

تاریخ شد دو بخش به قبل و پس از علی

وقتی که تیغ مویه کنان از سرت گذشت

گشتند منبرت دو امامی که عمرشان

بر پای درس و بحث تو بر منبرت گذشت

بر روی شانه های حسین و حسن خودت

دیدی در آن مسیر چه بر دخترت گذشت

آب از سر زمین نگذشته جنون گرفت

آنجا که زهر بعد تن از بسترت گذشت

دیدی حسین را ته گودال شیر هم

تغییر کرد زهر شد از حنجرت گذشت

با ظرف آب آمد و با مشک گویا

عباس از مقابل چشم ترت گذشت

تیر سه شعبه گشت همان تیغ بعد ها

از حنجر ظریف علی اصغرت گذشت

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر