وسط درد دل من یه نوازش آرزومه * کربلایی جواد مقدم

بازدید: 632 بازدید

وسط درد دل من یه نوازش آرزومه

خیلی سخته که ببینم سر بابا روبرومه

حتی یک لحظه نگاهت از دلم جدا نمیشه

باورش سخته برا من تو بری واسه همیشه

وقت پرواز تو دستات تو برام قوت بالی

حالا تو هق هق گریه جای شونه تو خالی

دست و پام میلرزه بابا نفسام همراه خونه

جای من خاک زمین و جای تو تو اسمونه

ابتا بابا حسین جان

****

در به در تو دشت و صحرا روی خاکا میدویدم

دنبالم دوید یه نامرد روی خارا میکشیدم

گیسو هام و کند و بعدش من و تازیونه میزد

اخه من کاری نکردم من و بی بهونه میزد

به سر و صورت خاکیم دشمنا دارن میخندن

پیر زن ها حمله کردن همه موهام و کندن

صورتم کبوده بابا روی دست و پام سیاهه

دخترت بره کنیزی این دیگه اخر راهه

ابتا بابا حسین جان

****

اینجا دخترای شامی به لباس من میخندن

هر کدوم با یه عروسک جلو من بازی میکردن

وقتی که بازی میکردن گوشواره هاشون و دیدم

یادگار داداشم کو نمیدونی چی کشیدم

توی دست یه غریبه من دیدم انگشترت رو

پیرهن پارت و دیدم یادگار مادرت رو

خسته راهم و فکرم دستای گرم عمومه

داداشام کجان بابایی بغض تلخی تو گلومه

ابتا بابا حسین جان

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر