وقتی که آسمان را زخم عطش سوزانده * حاج محمود کریمی

بازدید: 921 بازدید

وقتی که آسمان را زخم عطش سوزانده

در پیش چشم مادر گهواره خالی مانده

لای لای علی لای لای

خیمه پر است از چشمه های گریان واویلا

در سینه خشکیده بیابان واویلا

پدر گرفته در وداع اخر واویلا

قنداقه را از دست های مادر واویلا

رفته از اغوش زنان خیمه

گهواره اش خالی میان خیمه

واویلا

****

اشکی به رنگ لاله در چهره رباب است

لب های کودک او از تشنگی کباب است

لای لای علی لای لای

برده لب شش ماهه تشنه اب واویلا

تاب رباب و عمه ها و ارباب واویلا

از لحظه پرواز او خبر داشت واویلا

تیری سه شعبه در کمان صیاد واویلا

کبوتری در اسمان خیمه

گهواره اش خالی میان خیمه

واویلا

****

از شوق خنده این شهید کربلایی

فرشته ها میخوانند برای او لالایی

لای لای علی لای لای

پدر ببر سری بریده دارم واویلا

خون از زمین به اسمان می بارد واویلا

این لحظه شیدایی حسین است واویلا

این جلوه زهرایی حسین است واویلا

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر