چشم بهم زدیم و شش ماه گذشت * حاج محمود کریمی

بازدید: 685 بازدید

چشم بهم زدیم و شش ماه گذشت

عمر تو به قد یک آه گذشت

از مقابلم سر شاه گذشت

سر تو با سر ماه گذشت

رفتی و بین خیمه بی تاب شدی

رفتی و با سه شعبه سیراب شدی

رفتی و بر روی من لبخند زدی

رفتی و روی نیزه بد خواب شدی

****

کشتی مادر پریشونت و

تا میبینه روی گلگون تو

کاش میشد با معجرم پاک کنم

لکه های خون رو گونت و

رفتی و داغ به جون  مادر زدی

رفتی و تیر به قلب لشکر زدی

رفتی و پای بابا جنگیدی و

رفتی و روی دستاش پرپر زدی

****

آه بلند چقد نیزه ها

از سر تو شعله بر نیزه ها

کی سرت رو بسته بر نیزه ها

برگ گل کجا و سر نیزه ها

رفتی و زیر نور خورشیدی و

رفتی و مثل غنچه خشکیدی و

رفتی و از دل من دل کندی و

رفتی و ناله هام و نشنیدی و

.
.

متن شعر مداحی چشم بهم زدیم و شش ماه گذشت

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر