چه غم از غم از این همه حاجت * محمدحسین پویانفر

بازدید: 458 بازدید

چه غم از غم از این همه حاجت

دم باب الحوائج ما شد

به گریه های کور ما بنویس

وقت نذری ارمنی ها شد

دم سینه زنی آب می آید

شب خون گریه های زهرا شد

مادرم یاد داده در همه عمر

پای این مرد آبرو بگذار

اگر عالم همه جوابت کرد

تو بر این آستانه رو بگذار

چه خیال است از همه دنیا

کار خود را فقط به او بگذار

رفت در بین آب با مرکب

ایستاده به احترامش آب

دست بر سینه سر به زیر از شرم

می کند با ادب سلامش آب

میزند دست را به دامانش

میزند بوسه زیر گامش آب

مرکبش تشنه است تشنه ولی

آب سر و خنک ولی هیهات

مرکب حضرت امیر حرم

لب خود را نمی زند به فرات

آب می سوزد از همان لحظه

آب شرمنده است از آن اوقات

دید لبهای خشک او را آب

چقدر بد شده برای فرات

قبل از این بعد از این ندیده کسی

اینقدر التماس های فرات

زیر لب گفت یا علی اصغر

آمد از رود های های فرات

ماه عکسش به آب افتاد و

دید در آب های و هوی حرم

مشک خود را گرفت بر سینه

آب را برد آبروی حرم

آب میگفت جرعه ای اما

رفت تا خیمه ها عموی حرم

دخترک رفت پیش گهواره

گفت با مشک آب می آید

چند لحظه فقط تحمل کن

جان خواهر بخواب می آید

صبر کن بوی مشک بوی عموست

قول داده رباب می آید

اهل خیمه امیدوار اما

چشم های حسین مأیوس است

دستهای رباب روی سر و

در نگاه حسین افسوس است

زیر گرمای آفتاب ای وای

جمع هشتاد و چهار ناموس است

همه حیران شدند وقتی که

شیر بین مسیر می آمد

جمع صدها حرامی از هر سو

پشت نخل اند و شیر می آمد

از هزاران طرف هزاران بار

نیزه و تیغ و تیر می آمد

یک نفر دست بر کمر دارد

یک نفر دست روی سر دارد

یک نفر دست بر جگر دارد

یک نفر دست بر تبر دارد

می رود بین دست سر دارد

کاش دست از یتیم بردارد

از سر زین که با سر افتاد و

در دل خیمه دختر افتاد و

خواهر افتاد و مادر افتاد و

بین گهواره اصغر افتاد و

وای با نیزه پیکر افتاد و

لشکری با تنش در افتاد و

 

چه غم از غم از این همه حاجت

.
.

روز تاسوعا محرم ۱۳۹۹ کربلایی محمد حسین پویانفر

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر