چو گل در ازدحام یاس افتاد * حاج محمود کریمی

بازدید: 830 بازدید

چو گل در ازدحام یاس افتاد

ز تن آن شاخه حساس افتاد

ستون آسمان لرزید وقتی

عمود خیمه عباس افتاد

بریزید از عطش آتش به جانش

ولی مهریه زهرا بخوانش

و دست آب را از پشت بستی

ندادی روی خوش هر گز نشانش

نثار مقدم مولا دو تا دست

زمین افتاده از سقا دو تا دست

چه خواهد آورد در صبح محشر

به روی دست خود زهرا دو تا دست

امام عشق پابست ابالفضل

می و پیمانه سر مست ابالفضل

اسارت را همه با چشم دیدند

همین که شد قلم دست ابالفضل

***

نسیم روضه وزیدن گرفت در مویت

غروب می چکد از تارهای گیسویت

کنار خیمه به من رو زدی چگونه شده است

کنار علقمه افتاده بر زمین رویت

هنوز هم که تو در فکر احترام منی

بس است این همه سختی مده به بازویت

کجاست جای لبم روی ماه پیشانیت

چقدر  فاصله افتاده بین ابرویت

چه عطر یاس نجیبی گرفته ای انگار

نشسته مادر پهلو شکسته پهلویت

دودمه

ز عشقت مست مستم به موج خون نشستم

به راه تو جدا گشته دو دستم

به کویت بنده هستم ز تو شرمنده هستم

مرا خیمه مبر تا زنده هستم

 

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر