کار خودش رو عشق مثل همیشه کرد * حاج محمود کریمی

بازدید: 1082 بازدید

کار خودش رو عشق مثل همیشه کرد

دیگه باید بری یعنی کاریش نمیشه کرد

برا تو زنده ام من این ارث مادریمه

ازت جدا نمیشم این حق خواهریمه

الان سرت توی اغوش خواهرت

یک ساعت دیگه دعوا سر سرت

پنجاه سال قلبم داره برات میکوبه

امروز سرنوشتم اسیر این غروبه

من پا به پای تو تا اخرش میام

میمونم و خودم میگیرم انتقام

رفتی من و نبردی این کار روزگاره

تا خون توی رگامه نهضت ادامه داره

کجا میخوای بری چرا من و نمیبری

حسین این دم اخری چقدر شبیه مادری

قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم

حسین هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر