کاش میگشتم فدای دست تو * حاج محمود کریمی

بازدید: 966 بازدید

کاش میگشتم فدای دست تو

تا نمیدیدم عزای دست تو

خیمه های ظهر عاشورا هنوز

تکیه دارد بر عصای دست تو

از درخت سبز باغ مصطفی

تا فتاده شاخه های دست تو

اشک میریزد ز چشم اهل دل

در عزای غم فزای دست تو

یک چمن گلهای سرخ نینوا

سبز میگردد به پای دست تو

گلشنی از لاله های زخم شد

ابتدا تا انتهای دست تو

رود شد دریا شد اقیانوس شد

چشمه ای از ماجرای دست تو

میشود آن سوی اقیانوس رفت

تا خدا با ناخدای دست تو

در شگفتم از تو ای دست خدا

چیست آیا خون بهای دست تو

دیده ام در کربلای دست تو

عالمی را مبتلای دست تو

کربلا اینقدر شیدایی نداشت

بی تو و بی ماجرای دست تو

میکُشَد این حسرتم آخر که کاش

بود دست من به جای دست تو

علقمه در علقمه تکثیر شد

موج پژواک صدای دست تو

چشم من با گریه میبندد دخیل

بر ضریح با صفای دست تو

هر که با دست تو دارد عالمی

من که میمیرم برای دست تو

تا همیشه دست تو مشکل گشاست

ای خدا مشکل گشای دست تو

اوفتاد از پا امام عاشقان

تا که خالی دید جای دست تو

ای به سودای تو اسماعیل ها

سر نهاده در منای دست تو

آب پاکی روی دست آب ریخت

ای به قربان وفای دست تو

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر