کنج سیاه چال غریبی عزیز داشت * حاج محمود کریمی

بازدید: 1180 بازدید

کنج سیاه چال غریبی عزیز داشت

پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت

دلتنگی‌اش برای رضا سینه سوز بود

قلبی برای دخترکش ناله خیز داشت

با دستهای بسته فقط نا سزا شنید

زخم زبان قاتل او نیش تیز داشت

دیشب صدای سرفه‌ او تا سحر رسید

زنجیر بین حلقه‌ خود یک مریض داشت

زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد

این استخوان پا چقدر خرده ریز داشت

او روی در شکسته و  مادر به پشتِ در

تشییع او به روضه‌ی زهرا گریز داشت

بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود

انگار لنگه در دو سه تا میخ تیز داشت

اول مدینه بعد دلم کاخ شام رفت

زندان هرآنچه داشت  ویرانه نیز داشت

سر روی طشت بود و حرامی کنار طشت

نامرد بین دست شرابی غلیظ داشت

با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان

نا محرمی که تکه کلام کنیز داشت

شاعر: حسن لطفی

.

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر