گریه کردم مطهرم کردند * سید مهدی میرداماد

بازدید: 951 بازدید

گریه کردم مطهرم کردند

پاک مانند ساغرم کردند

اسم تو آمد و دلم پر زد

به گمانم کبوترم کردند

با نگاهی ز چشم های شما

خاک بودم ولی زَرم کردند

پدر و مادرم همان اول

نذر اولاد حیدرم کردند

تا که گفتم محب عباسم

دلِ آلوده را حرم کردند

شخص بی آبرو چنان من را

پیش مردم چه محترم کردند

یَابنَ اُمُ البَنین دعایم کن

باز در علقمه صدایم کن

دست بر سینه رو به کرب و بلا

السلام علیک یا سقا

قمر خانواده ی خورشید

صدقه دارد این قد و بالا

پسر چارم امیر حنین

دست بر سینه ی بَنِ الزهرا

چشم و ابروی تو سپاه حسین

کاشِفُ الکَربِ سیدالشهدا

ارمنی ها مُرید نام تو اند

شاهدم سُفره های تاسوعا

نام تو هم ردیف یا فتاح

چشم هایت مفرج الغمها

تو که هستی حسین هم آخر

شد پناهنده بر تو عاشورا

سایبان مخدرات حرم

پشت گرمیِ زینبِ کبری

اِعتِنی یا کَریم اَنَا سائِل

مُستَجیرٌ بِکَ یا ابوفاضل

دستگیر همه خدای ادب

دست پرورده ی امیر عرب

نسل در نسل خاک پای توئیم

به تو دادیم دل نسب به نسب

میکند زنده یاد حیدر را

چین پیشانی ات به وقت غضب

اسداللهِ کربلا عباس

بنشین با وقار بر مرکب

قد کشیدی همینکه روی اسب

لشکر کوفیان کشید عقب

میشود روضه را تجسم کرد

با کمی فکر روی این مطلب

تا تو بودی سفر بخیر گذشت

ای نگهبان محمل زینب

تا تو بودی رقیه معجر داشت

روی دوش تو خواب بود هرشب

تا تو بودی کسی اجازه نداشت

بزند چوب خیزران بر لب

وای از لحظه ای که غوغا شد

رفتی و در خیام بلوا شد

سایه ات بین نخل ها گم شد

پسر فاطمه چه تنها شد

تا رسیدی کنار نهر فرات

علقمه در مقابلت پا شد

تا قیامت خجل ز لبهایت

خنکی های آبِ دریا شد

جانب خیمه راه افتادی

تیرها در کمان مهیا شد

قد و بالات کار دستت داد

چند صد تیر در تنت جا شد

بی هوا دست راستت افتاد

دست چپ هم شکار اعدا شد

حرمله در شکار چشم آمد

هدفش چشمهای سقا شد

نوک تیر از سر تو بیرون زد

تا پرش بین دیده ات جا شد

خواستی تیر را برون بکشی

گردنت خم به روی پاها شد

از سرت تا کلاه خود افتاد

یک نفر با عمود پیدا شد

آنچنان ضربه زد به فرق سرت

تا سرِ چینِ ابرویت وا شد

وای بی دست بر زمین خوردی

سجده گاه تو خاک صحرا شد

بعد سی سال یا اَخا گفتی

عاقبت مادر تو زهرا شد

دورتر از تنت حسین افتاد

همه دیدند قامتش تا شد

گفت عباس خیز و کاری کن

روی لشکر به خواهرم وا شد

دم خیمه یکی دو ساعتِ بعد

سرِ یک گوشواره دعوا شد

 

.
شب تاسوعا محرم ۱۴۰۰ سید مهدی میرداماد
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر