یادم میاد بچگیام میرفتم همراه بابام * حاج محمود کریمی

بازدید: 1485 بازدید

یادم میاد بچگیام میرفتم همراه بابام

دسته‌ زنجیر زنی و سینه زنی پیرهن سیام

گریه های بچه گونه بغض شکسته تو صدام

با پشت دستام اشکامو میکشیدم رو گونه هام

قصه میگفتن از حسین روضه خونا منبریا

بابام میگفت حقیقته قصه های کرب و ‌بلا

قصه‌ آب آوردنه سقا و نهر علقمه

کنار جسم بی سرِ حسین و اشک فاطمه

قصه‌ قاسم و صداش داغ عمو با اون نگاش

قصه‌ جسم اکبر و زخم عمیق سر تا پاش

اسم ابالفضل میومد جون میگرفت حس غرور

چشام می افتاد بی هوا به علمای جور واجور

یادم میاد وقتی یکی روضه‌ لالایی میخوند

مادری از خجالتش چادر رو بچه‌اش میکشوند

یادم میاد یه روضه بود شبای سوم عزا

جواب نوحمون چی بود بابا بابا بابا بابا

خوندم و دیدم که حسین یه دختر سه ساله داشت

توی چشاش رو دست و پاش بنفشه داشت و لاله داشت

دختری که شبا همش رو دست باباش میخوابید

به زیر سایه‌ عموش چهره شو خورشید نمیدید

انگاری دارم میبینم گرد یتیمی رو سرش

خشت خرابه بالش و خاک خرابه بسترش

نگاش به سمت آسمون ستاره ها رو می شمرد

خسته می شد بلند میشد زخمای پا رو میشمرد

یکی دو تا و هفت تا زخم دستی رو پاهاش میکشید

زخمای پا تموم میشد زخمای دستاشو میدید

به ماه آسمون میگفت شمع شبستون منی

یاد عموم بخیر که تو عین عمو جون منی

راستی تو از تو آسمون ببین بابای من کجاست

بهش بگو که دخترت ساکن تو خراب ‌هاست

بهش بگو دختری که شونه به موهاش میزدی

جون به لبش رسیده و تو از سفر نیومدی

عمه دیگه خسته شدم میخوام یه جای دور برم

بگو بابام خودش بیاد قرآن بگیره رو سرم

بگو خزون رنگ گله سرخابی رو زرد میکنه

از اون شبی که گم شدم هنوز دلم درد میکنه

دانلود صوت مداحی / مستقیم

.
شب ۲۷ شعبان ۱۴۰۰ حاج محمود کریمی
رواق امام خمینی
مشهد مقدس
مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر