یوسفی را که خدا مشتری اش بوده و بس * حاج محمود کریمی

بازدید: 1069 بازدید

یوسفی را که خدا مشتری اش بوده و بس

سر بازار حسین است حسین است حسین

دل و دلدار حسین است حسین است حسین

یار بی یار حسین است حسین است حسین

نکنم روی به باغ و نکشم ناز زگل

گل و گلزار حسین است حسین است حسین

قرص ماهی که زپیشانی زهرا تابید

در شب تار حسین است حسین است حسین

هر گلی را که بچینند کنارش خاری است

گل بی خار حسین است حسین است حسین

اشک ناقابل خود را به دو عالم نفروش

که خریدار، حسین است حسین است حسین

زیر شمشیر لب تشنه گنه کاران را

یار و غم خوار حسین است حسین است حسین

آنکه دارد به تن از خنجر و شمشیر و سنان

زخم بسیار حسین است حسین است حسین

پسر خون خدا و پدر خون خدا

خون دادار، حسین است حسین است حسین

آنکه از خون دلش دیده ی خونین جگران

گشته سرشار حسین است حسین است حسین

دل و دلدار حسین است حسین است حسین

یار بی یار حسین است حسین است حسین

شرف و غیرت و مردانگی و جانبازی

مرد هر چار حسین است حسین است حسین

هرکجا قافله اشک کند طی طریق

میر و سالار حسین است حسین است حسین

رحمت واسعه بحری است که در دامن آن

دُر شهوار حسین است حسین است حسین

بر ضریحش بنویسید ز خون شهدا

مرد ایثار، حسین است حسین است حسین

میثما نخل تو یک باغ بهشت است و در آن

نخل پر بار حسین است حسین است حسین

دل و دلدار حسین است حسین است حسین

یار بی یار حسین است حسین است حسین

شاعر: استاد سازگار

 

 

 

حاج محمود کریمی / شب پنجم ماه صفر ۱۳۹۵

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

 

مطالعه بیشتر