توسل بر اسم تو شد باور رزمنده ها همیشه رزمنده ای – ای مادر رزمنده ها مثه شبای شلمچه مثه غروبای مجنون…
مادر خونه رو گلستون میکنه لبخندش سختیو آسون میکنه دردای خودش رو پنهون میکنه درد بچه ها رو درمون میکنه مهربون مادر…
تو فراتر از نوری ماورای احساسی نسیم سحرگاهی تو بوی گل یاسی تویی تو که خورشید هر سحر با نگات طلوع میکنه…
من از ازل بودم جزو محبانت یا حضرت مادر دستم به دامانت اسمت امید ما همه مشکل گشای عالمه هرچی بگم بازم…
فاطمه نور خداست به همه دردا دواست حک شده رو دلامون فاطمه مادر ماست اونی که دلارو میبره مادره دلی که تا…
تو کیفم چیده مهربونیاشو دنبالم فرستاده بازم دعاشو تا معلم ازم سوال میپرسه میشنوم تو گوشم زنگ صداشو اونی که هرجا هوامو…
چه اسم قشنگی چه اسم شریفی مادر پر از عشقه چه حس لطیفی چقدر خوبه مادرت توی خونه راه بره تو هم…
وقتی گل ابناء آدم را سرشتند ما را گدای حضرت زهرا نوشتند گدایان زهرا غلامان مولا اهل بهشتند اهل بهشتند جز او…
هوا دلگیره هوا تاریکه زمون غسل فاطمم نزدیکه حالا باید خودم کفن پوشش کنم از این زخمای تن باید خواهش کنم مدارا…