پیچیده تو اتاق باز بوی فاطمه فرقم شده مثه پهلوی فاطمه با صورت برافروختم نگاهمو به در دوختم هنوز تو گوشمه نالش…
میلرزن آسمونا میبارن همه ابرا مرهم نیست که بذارن رو زخم سرِ آقا دست یتیما کاسه ی شیره کاشکی بابا حیدر شفا…
کاش این بغض گلو یه امون بده یا گریه بهم راهو نشون بده افطارو سحرم شد غصه و غم ذره ذره دارم…
یا مولا علی تویی یارم عمریه گدای دربارم از هرجای دنیا من بیشتر ایوون طلاتو دوست دارم کاش شوم یار تو یا…
تو شهر کینه شهر پر از غم دلخون و بی تابه مرد دو عالم سردار خیبر خیلی غریبه روی لبش ذکر امن…
خالیِ جای زهرا تا ببینه مولا رو داره میبنده زینب زخم سر بابا رو فزت و رب الکعبه یعنی دنیا اون روزی…
چشای زینب بی خوابه تو گریش عکس مهتابه شکسته فرقی تا ابرو علی میون مهرابه همینکه شمشیر اومد به فرق مولا رسید…
یا مولانا حسن صل الله علیک یا مولانا حسن روحی قلبی لدیک من هو الهدی و الولا و الایمان انه الحسن من…