آخه غربت چقدر کسی از داغ تو نرنجید * محمدحسین حدادیان

آخه غربت چقدر کسی از داغ تو نرنجید

آخه غربت چقدرکسی مشکی برات نپوشید

آخه غربت چقدر

نه یه مجلس ختمی گرفتن برات

نه یه پارچه ی سیاه زدن همسایه هات

دردشونو به کی بگن بچه هات

کار زمونه است خرمای ختم تو

روی طاقچه ی خونه است

گلدون یاست وسط

باغچه ی خونه است کار زمونه است

نفسو با غم یار میزنم زهرا جان

تو خونه حرف با مسمار میزنم زهرا جان

سرتو بستی و زار میزنم زهرا جان

تو کوچه سر به دیوار میزنم زهرا جان

دیگه زندگیمون دوام نداره

دیگه این خونه احترام نداره

یه عده به غلاماشون سپردن

رسیدید به علی سلام نداره

آه خانومم آه خانومم

****

خونه سوخت خونه ی دلبریمون سوخت

دل بچه های مادریمون سوخت

چادر کوثر و عبای حیدر

خاطرات زن و شوهریمون سوخت

دیگه بارونی ام شب تا سحر زهرا جان

نخ چادر تو مونده رو در زهرا جان

امون از در و این چشمای تر زهرا جان

کمک من نیومد یه نفر زهرا جان

آه خانومم آه خانومم

****

حالمو از در سوخته سوال کن

خودتو جای مرتضی خیال کن

خداحافظی تو منو کشته

بسه دیگه نگو منو حلال کن

کلمات حسینت شده آه وا اماه

قرارمون غروب قتلگاه وا اماه

روزگار حرم میشه سیاه وا اماه

یه حسینه و دورش یه سپاه وا اماه

.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ۵ فاطمیه اول ۱۴۰۰ محمدحسین حدادیان
آرشیو متن اشعار فاطمیه »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر