آرامشم را در تو جویم ای وسعت سبز * حمید غلامعلی

توی گرمای نفسگیر زیر هرم گرم خورشید بین کاروانی تنها دل خواهری میلرزید امان از دل امان از دل امان از دل…

 سلام ای غروب غریبانه دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ…

به نام همه عاشقانت قسم که در راه تو مرگ هم زندگیست اگر زندگی تشنه مرگ ماست کسی که نمردست هم زنده…

دوست داریم که پیش پات گلگون بشه پیکرمون سند حرفای ما گریه های مادرمون که داره با صد اشاره با دلی پر…

نم نمای بارون آروم توی خیابون اومد شاخه گل من نیومد سایبونم آسمون شد ماه آسمون در اومد شاخه گل من نیومد…

چهره ی ماه کوفه در خسوف خون آسمان و زمین و قدسیان گریون زانوی غم گرفته در بغل زینب کوچه های خموش…

دوباره بیرق عزا در انتظار خانه ها در انتظار خانه ها دوباره بیرق عزا دوباره عطر و بوی بی قراری است که…

تو دلم خدا میدونه چه قیامتی که برپاست میون هزارتا یوسف حسنِ فاطمه پیداست خدای قشنگی از راه اومده پسر ارشد زهرا…

آی شیعه ها گریه کنید محشر غم به پا شده مثل شفای فاطمه درد علی دوا شده پشت دری خونه ی ما…

ای ایران تا جهان باشد نام تو ماند جاودان ای میهن تا درخشیدی روشن از مهرت آسمان ای ایران تا نفس دارم…