از زیر پلکای پر خون * حاج محمود کریمی

بازدید: 1521 بازدید

از زیر پلکای پر خون دیدم دوییدی تو میدون

گفتم به زینب ای خواهر امانتیم رو برگردون

برشگردون بدون شمشیره برشگردون باباش روبرومه

برشگردون اینجا پره تیره برشگردون کار تمومه

بیاد نیاد محاصرم تو نیزه ها

بخواد نخواد سرم میره رو نیزه ها

*********

سرباز کم سن و سالم خبر نداره از حالم

نذار ببینه وضعم رو حالا که تو این گودالم

برشگردون نشنوه صدام و برشگردون دیگه نیمه جونم

برشگردون زخمام و نبینه برشگردون غرق خونم

یکی یکی دارن میان بالا سرم

تمومشون بعدش میان سمت حرم

*********

اگه بیاد غوغا میشه اسیر نا مردا میشه

اگه بفهمن که باباش کی بوده واویلا میشه

برشگردون قاتلا رسیدن برشگردون اینجا قتلگاهه

برشگردون فرصتی نمونده برشگردون شمر تو راهه

اگه بیاد میمونه زیر دست و پا

من و ازش با نیزه میکنن جدا

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

مطالعه بیشتر