ای وای از اضطراب * حاج محمدرضا بذری

بازدید: 1818 بازدید

ای وای از اضطراب

میدیدم این روزو هر شب توی خواب

که شده موهات از خون تو خضاب

ای وای از اضطراب

ای وای از دلهره

همه تیرا داره یک جا میخوره

میبینی اطرافم نامحرم پره

ای وای از دلهره

گریه هامو شنید

اما با لگد زد تو سینم از راه رسید

نیزه ای زد تو پهلوت بیرون کشید

گریه هامو شنید

خون میره از گلوت

خواستی پاشی اما ایستاد روبروت

با سپر به تنت می کوبیدن

به اشکات می خندیدن

من چند بار رو زدم

زینبم به شمر قَدّار رو زدم

به سنان پستِ بی عار رو زدم

من چند بار رو زدم

می کردم التماس

که نشه از جسم تو غارت لباس

به خدا این خولی خیلی بی حیاست

می کردم التماس

نکش هی رو گلوش محکم خنجر

میبینه چشای خیسه مادر

نزن هی با عصا توی سینش

پاتو نذار روی سینش

دانلود فایل صوتی از اینجا

.
شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ حاج محمدرضا بذری
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.

کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار با درج لینک مجاز است

استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت ما نیست!!
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر