

متن شعر
بار امانت است که بر دوش میکشی
بیهوده نیست اینکه چنین قد کمان شدی
جان را چه قابل است که بی هیچ وحشتی
صد بار پیش مرگ امام زمان شدی
باید گلوی مرثیه ها را فشرد و گفت
کی بی قرار و مضطرب و ناتوان شدی
شهری که چشم بود سراپای مردمش
انجا شهید طعنه و زخم زبان شدی
.
![]()
سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید


مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی