

متن شعر
با اذن خداوند که رحمان و رحیم است
رفتیم دره خانه مردی که کریم است
در باز شد و عطر پیمبر به هوا رفت
فهمید بهشتیست که سرشار نسیم است
بر خورد کریمانه چنان بود که فهمید
معبود ازل در دل این خانه مقیم است
جبریل در این خانه پر نور غلام است
رضوان دره این صحنه پر ایینه ندیم است
گفتند مسیحای زمین غیر حسن نیست
این عهد الست عهد ازل عهد قدیم است
باید بنشینید و ببینید در این خاک
چه رایحه و چه بو و چه نسیم است
وقتی که به نام پدرت سفره کنی پهن
بی غصه ترین غصه فقط غصه نان است
در صلح تو جنگیست که در صلح کسی نیست
سهمیه شمشیر تو دست پسران است
.
![]()
سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید


مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی