با اشک و آه رسیدم از راه * کربلایی نریمان پناهی

بازدید: 1579 بازدید

با اشک و آه رسیدم از راه

برا جون دادن اومد عبد الله

من بچه شیر نر مجتباتم

تا اخرین قطره خون باهاتم

تاج سرم هستی و خاک پاتم

وای عمو نباید از قافله جا بمونم

وای عمو نزار تو این دشت بلا بمونم

وای عمو بزار میون قتلگاه بمونم

وای عمو وای عمو وای عمو حسین جان

*******

اه واویلا مدد یا زهرا

نفس هات دیگه نمیاد بالا

خورشید عالم به روی زمینِ

عالم بمیره که تنها ترینِ

ای وای داره روی سینه میشینه

وای عمو چرا کسی به فکر مادرت نیست

وای عمو چرا بجز نیزه روی تنت نیست

وای عمو کسی به فکر اشک خواهرت نیست

وای عمو وای عمو وای عمو حسین جان

*******

رفتی از حال میون جنجال

چه غوغاییِ ته این گودال

غرق به خونی تو دریای گودال

خنجر به دستِ یکی پای گودال

وای از شلوغی ِ بالای گودال

وای عمو این نیزه ها از بدنت چی میخوان

وای عمو این نا نجیبا از تنت چی میخوان

وای عمو این گرگا جز پیروهنت چی میخوان

وای عمو وای عمو وای عمو حسین جان

*******

بی سامونم تویی درمونم

چقدر خوبه که فدات شه جونم

من اومدم با یه دنیا غم اینجا

میخوام بمیرم واسه شاهم اینجا

شاید بشه زخمی از تو کم اینجا

وای عمو هی نفست چرا میاد و میره

وای عمو نفس بکش تا نفسم نگیره

وای عمو پاشو بریم تا عمه جون بگیره

وای عمو وای عمو وای عمو حسین جان

جهت دانلود صوت کلیک کنید

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر