تاریخ انتشار:
بازدید:
1572 بازدید

برا چی نگریم برا چی نزارم
الان یک دو روزه که بابا ندارم
بازم داغ مادر برام گشته تازه
نشد که برم باز به تشییع جنازه
منم دختری که اسیر غروبم
برا داغ بابام به سینه میکوبم
توی گریه زاری دعا من همینه
که هیچی باباش و شکسته نبینه
امون از یتیمی
سلام ای سر در طبق ارمیده
میدونی رقیت چه رنجی کشیده
سلام ای پر از زخم پر از زخم کاری
چرا جای سالم تو صورت نداری
میدونم که بردن چجور پیروهن رو
میدونی که بردن النگوی من رو
میدونم چجوری سرت رو بریدن
میدونی چجوری موهام و کشیدن
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
یک پاسخ به “برا چی نگریم برا چی نزارم * سید مهدی میرداماد”