جهت عـضویت کلیک کنید
در افتاده ولی زهرا نیفتاده
طرفدار علی از پا نیفتاده
علی جانم علی جانم ز لبهایش
در این اوضاع وانفسا نیفتاده
اگرچه چند باری هم زمین افتاد
ولی بر قامت او تا نیفتاده
غلاف از یک طرف از یک طرف سیلی
زنی اینگونه در بلوا نیفتاده
خراش افتاد بر بازوی او اما
خراشی بر روی مولا نیفتاده
صدا زد فاطمه تا زنده هستم من
امیرالمومنین تنها نیفتاده
همه با هم زدند او را همه با هم
همه با هم زدند اما نیفتاده
تمام آن چهل نامرد زهرا را
زدند و یک نفر هم جا نیفتاده
حسن میگفت با فضه در آن کوچه
ببین یک گوشوار اینجا نیفتاده
شبیه اتفاق پشت در گفتند
که حتی روز عاشورا نیفتاده
شهادت ارث ما بوده اسارت نه
به بند آن کسی از ما نیفتاده
بجز زینب که در بند اسارت رفت
زنی در ماتم و غوغا نیفتاده
کسی مانند زینب آنچنان راهش
به بزم می خداوندا نیفتاده
حاج محمود کریمی
شب ۱ فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “