رسیده ام سر خاکی که سایبانش ریخت حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 987 بازدید
محمود کریمی

رسیده ام سر خاکی که سایبانش ریخت متن شعر مداحی

رسیده ام سر خاکی که سایبانش ریخت

نشسته ام نه قد و قامتم دو تا مانده

یکی دو روز فقط صبر کن کنار تو ام

که چند نیمه نفس بین ما دو تا مانده

دلم برای علی شور میزند تنها

برای او فقط این یار بی صدا مانده

مسیر خانه مان تا مزار تو سرخ است

جراحتیست که در پهلویم به جا مانده

مدد ز شانه طفلم گرفته می آیم

به چهره ام اثر دست بی حیا مانده

هنوز هم همه سرفه های من خونیست

هنوز هم به رُخَم رَد شعله ها مانده

تمام روز فقط حرف زینبم این است

که روی چادر تو چند جای پا مانده

بس است شکوه ام و داغهای من بگذار

نمک به زخم زَنَم داغ کربلا مانده

نشسته بین خرابه در انتظار پدر

دو پلک بی رمقش سمت نیزه ها مانده

زبان گرفته که سربار عمه اش شده است

از آن شبی که از آن قافله جدا مانده

صدای عمه خود را دگر نمی شنود

فقط نه این چقدر زیر دست و پا مانده

به عمه گفت که عمه بگرد می یابی

به قد من به گمانم که بوریا مانده

شعر: حسن لطفی

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل