جهت عـضویت کلیک کنید
فالله خیر حافظا من میخونم شما برید
عمه اگه راهی شدید من میمونم شما برید
دست علی همراهتون من نمیتونم شما برید
یه ماهه پیر شدم
از زندگی سیر شدم
حلال کن عمه جون
دست و پا گیر شدم
مثه مادرم بسترم خونه
مثه عمه جون پیکرم خونه
مثه عمو حسن جیگرم خونه
****
جونی نمونده تو تنم تا پلکامو تکون بدم
باید فقط بابام بیاد تا زخمامو نشون بدم
تا مثل مادر بی نشون گوشه ی ویرونه جون بدم
اگه بابام رسید
صورتمو پاک کنید
پیکر من رو هم
شبونه خاک کنید
بیا بابا با سرِ خاکی
ارث من شد چادر خاکی
تویی که پسرِ پدرِ خاکی
****
از حال رفتم قبل از اون که میرفتی از خیمه گاه
وقتی که زخمی بودی و تنها بودی و بی سپاه
عمه خودش دیده بابا مادرت اومد تو قتلگاه
وقتی که بود سرت
رو دامن مادرت
بی حیا میکشید
خنجر به حنجرت
تو – تو گودال با تن بی سر
میدوید از خیمه ها خواهر
یه صدایی میخوند غریب مادر
حاج محمود کریمی
شب ۳ فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “