مادرم گفت خیر ببینی » حسین ستوده ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 482 بازدید
کربلایی حسین ستوده

مادرم گفت خیر ببینی

که چشام به پرچم افتاد

پدرم گفت خیر ببینی

که به روضت راهم افتاد

راه روشنم باش آقای منم باش

فکر حال زار این سینه زنم باش

میگم دم غروب از عمق دل حسین

داری به گردم حق آب و گل حسین

ذکری که میتونه حالم عوض کنه

صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین

جانم حسین جانم حسین

****

مادرم گفت سربلند شی

پرچم گنبد رو دیدم

پدرم گفت سر به راه شی

که دم هیئت رسیدم

عشقت دلنوازه اسمت دلنشینه

من تحویلِ سالم صبحِ اربعینه

****

شنیدی آخرش صدامو

دلت سوخت دیدی گریه هامو

خودت دونه به دونه دادی حاجتامو

نشستی مهربون کنارم

بهم گفتی هواتو دارم

گرفتی دستمو نذاشتی کم بیارم

اومدم اعتراف کنم با تو دلم رو صاف کنم

من کم آوردم به ابالفضل

جونِ تو نه جونِ خودم هر موقع از تو دور شدم

چوبشو خوردم به ابالفضل

ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین جانم

آغوش تو پناه دل خسته ها حسین جانم

با معرفت تر از همه ای با وفا

صلا علیک ساکن کربلا حسین جانم

حسین وای حسین وای

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای کربلایی حسین ستوده
گلچین مداحی های صفر ۱۴۰۲
دانلود بسته صفر ۱۴۰۲ » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

متن کامل