متن شعر
من بیقرار ابی عبدالله
من بی قرار ابی عبدالله
موندم تو کار ابی عبدالله
سنگ حجر میزنه بوسه بر
سنگ مزار ابی عبدالله
مَرده پدرونه بغلم کرده
مزه ی عشقو نمیفهمه
هرکی از کربلا برگرده
بدبخته اونی که دل میکنه ازت
من پای نوکری رگ میزارم وسط
اینجا غریبمو تنهاتر از همه
من توی کربلا حالم خوشه فقط
آقام آقام حسین
****
با اقتداره ابی عبدالله
والا تباره ابی عبدالله
اصلا میخوام که به سرم هر روز
منت بزاره ابی عبدالله
روحه پشت من شبیه یه کوهه
از مقام نوکرش این بس
که میگن مقام ممدوحه
بال و پرم حسین شوق حرم حسین
سایت رو برندار از رو سرم حسین
لطفی که کرده ای تو مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
کربلایی حسین ستوده
شهادت امام حسن عسکری ۱۴۰۳