وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای * کربلایی نریمان پناهی

بازدید: 1658 بازدید

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای

خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده ‏اى

آب از هیبت عباسى تو مى‏ لرزد

بى عصا آمده‏اى حضرت موسى شده ‏اى

به سجود آمده ‏اى یا که عمودت زده‏اند

یا خجالت زده ‏اى وه که چه زیبا شده ‏اى

یا اخا گفتى و ناگه کمرم درد گرفت

کمر خم شده را غرق تماشا شده‏ اى

منم و داغ تو و این کمر بشکسته

توئى و ضربه‏ اى و فرق ز هم وا شده ‏اى

سعى بسیار مکن تا که ز جا برخیزى

اندکی فکر خودت باش ببین تا شده ‏اى

مانده‏ ام با تن پاشیده ‏ات آخر چه کنم

اى علمدار حرم مثل معما شده‏ اى

مادرت آمده یا مادر من آمده است

با چنین حال به پاى چه کسى پا شده ‏اى

تو و آن قد رشیدى که پر از طوبى بود

در شگفتم که در این قبر چرا جا شده ‏اى

***

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست

خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان

جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست

***

تو طبیب دل بیمار منی

سید سرور سالار منی

ابوفاضل مدد

تن من شعله ور از آتش عشق تو

شفای تن تب دار منی

ابوفاضل مدد

****

کودکان در حرم افروخته اند

چشم امید به من دوخته اند

بسکه گفتند عمو تشنه لبیم

به خدا قلب مرا سوخته اند

 

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر