وقتی که نفس تو سینه زندونه » محمود کریمی ۱۴۰۲ + متن شعر

وقتی که نفس تو سینه زندونه

حال مردنو کسی نمیدونه

غیر تو کسی برام نمیمونه یا ابی عبدالله

خدا بسازه همون ساعت که اسیر تابوتم

خدا بسازه یه سینه زنی تو مسیر تابوتم

خدا بسازه یه یا حسین بگن به زیر تابوم

تو دین و دنیامی به والله بالله

دوای دردامی بینی و بین الله

فقط تو آقامی یا ابی عبدالله

****

نور قبرم از حرارت تربت

زنده میشم از طراوت تربت

میرم تا به عمق به قدرت تربت

خدا بسازه یکی از اونها که اومده هیئت

خدا بسازه بگیرن دست منو تو اون غربت

خدا بسازه بذارن زیر سرم یه کم تربت

جواب مِن دینی تویی تویی بالله

معنی تلقینی بینی و بین الله

تویی که همرامی یا ابی عبدالله

****

روزی که میام به عرصه ی محشر

تنها میذارن منو پدر مادر

میسپاری منو دست علی اکبر

خدا بسازه بگه مادرت این سینه زنه ما بود

خدا بسازه بگه چشماش تو داغ ما دریا بود

خدا بسازه بگه از اولش هم مال مولا بود

با شهدا همراه به والله بالله

تحت لوای ماه بینی و بین الله

محشر کبرامی یا ابی عبدالله

.

با نوای حاج محمود کریمی
شب چهارم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

متن کامل