کلبه تاریک من صفا گرفته * سید مهدی میرداماد

بازدید: 1784 بازدید

کلبه تاریک من صفا گرفته

رو لبم خنده دوباره جا گرفته

با سر زخمی بابا تا که رسیدی

همه زخمام انگاری شفا گرفته

من به تو رو زدم بیای تو نزدی رومو زمین

حالا مثه اون قدیما رو پای دخترت بشین

داره میلرزه بدنم یاری نمیده دهنم

که خوب باهات حرف بزنم

*****

خوش حالم از اینکه اومدی کنارم

از خوشی بابا دارم بال در میارم

عمه رو دیدم که تو گودال چیکار کرد

مثل اون لب به روی لبات میذارم

فقط منم سه ساله ای که خیری از دنیا ندید

تو بیابون دنبال تو موهامو از عقب کشید

این شامیا خیلی بدن منو واسه خنده زدن

*****

یتیم کُشی رو بلدن

میخوام از تو بگیرم بابا اجازه

تا بگم از غصه هام که مثل رازه

از موهام منو گرفت یه مرد شامی

روی خاک کشید منو مثل جنازه

بزار یواشکی بگم بابا چی اومد به سرم

خودت ببین دیگه موهام نمیرسه تا کمرم

رنگین کمون سر تا پام در نمیاد دیگه صدام

مثل لب تو شد لبام

 

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر