آسمون رنگ غربت گرفته * حاج حسین سیب سرخی

بازدید: 483 بازدید

آسمون رنگ غربت گرفته

کوفه دریای درد و اَلَم شد

سهم دلهای عاشق از امشب

کوله باری ز اندوه و غم شد

طاق عرش الهی فرو ریخت

قامت دین از این غصه خم شد

دیده ی فاطمه توی جنت

از برای علی غرق نم شد

مسجد کوفه در خون نشسته

فرق حیدر ز کینه شکسته

گوئیا پادشاه دو عالم

بار رفتن از این شهرو بسته

تیغ کین تا به فرقش اثر کرد

عالمی خاک غم روی سر کرد

بشکند دست آن ظالمی که

زینبو بعد از این بی پدر کرد

شد جهان از غمت پر ز ماتم

ای شهنشاه مظلوم عالم

****

ناله زد با دلی پر شراره

از غم و غصه ای غرق دردم

کاش میشد اتفاقی نیفته

توی خانه دگر برنگردم

کاش میشد تیغ دشمن همینجا

جانمو میگرفتی تو در دم

تا که زینب یه موقع نبینه

خون نشسته به رخسار زدم

گفته بودی که زینب نبینه

خون نشسته به رویت ز کینه

من بمیرم که عمر گلت با

قصه ی خون و خنجر عجینه

کربلا با عزیزش چه ها کرد

زینبو از برادر جدا کرد

عصمت الله و دنیای نامرد

همسفر با یه مشت بی حیا کرد

****

از روی تل خاکی یه خواهر

شاهد صحنه هایی غم افزاست

ظاهراً بر سر کشتن شاه

گوشه ای بین یک عده دعواست

شهریار دو عالم به چنگ

گرگ صحرا گرفتار و تنهاست

ناله هایی پیچده تو صحرا

آری آری گمانم که زهراست

وای من از زمانی که دشمن

ضربه ی آخرو زد به گردن

مُهره ی گردن شه شکست و

رأس پاکش فتاد از روی تن

تا که فواره زد خون زحنجر

ناله زد خواهرش ای برادر

میروی بعد تو حسم اینه

نقشه داره عدو بهر معجر

یا حبیبی حسین جان حسین جان

****

تا که این قلب زار و حزینم

آشنا با غم روضه ها شد

باز دوباره دل بی شکیبم

تنگ دیدار کرب و بلا شد

مرغ قلبم پرید از تو سینه

کفر جلد ایوون طلا شد

آری آری حریم حسینی

قبله گاه دل عاشقا شد

یا حسین بسه طاقت ندارم

من به دوری ات عادت ندارم

زیر این آسمون خدا من

آرزو جز زیارت ندارم

تا به کی حسرت و درد و دوری

تا به کی غصه خوردن صبوری

جان زهرا بگو آخر آقا

من بیام دیدنِ تو چجوری

یا حبیبی حسین جان حسین جان

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای حاج حسین سیب سرخی
شب بیست و یکم رمضان ۱۳۸۹
جدیدترین متن مداحی » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.

مطالعه بیشتر