

آقا شنیده ام که کسی حرمتت نداشت متن شعر مداحی
آقا شنیده ام که کسی حرمتت نداشت
رحمی به سن و سال تو و غربتت نداشت
چون شمع نیمه جان شده سوسو گرفته ای
با اه و غربت و غم خود خو گرفته ای
لاغر شدی خمیده شدی اب رفته ای
از پا فتاده دست به زانو گرفته ای
چون ارث مادری به حسن تکیه داده ای
در حجره رفته ای کمک از او گرفته ای
تا تشنه می شوی و صدا میزنی حسین
در حجره ات چو کشتی پهلو گرفته ای
خواهی حسن نبیندت و گریه کم کند
این است علتش که اگر رو گرفته ای
همچون حسین فاطمه دور از وطن شدی
همچون حسین فاطمه اما کفن شدی
همچون حسین فاطمه اما سرت نرفت
در زیر تیغ کند عدو حنجرت نرفت
بالا سرت ز حال دگر مادرت نرفت
همراه دشمنان خدا خواهرت نرفت
با دست های بسته شده همسرت نرفت
در زیر نعل مرکبشان پیکرت نرفت
در گوشه خرابه ولی دخترت نرفت
در تشت خیزران به تنوری سرت نرفت
این ها کنار دست شما سالم است هنوز
دستت برای غارت انگشترت نرفت
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net