آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 886 بازدید

آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده

که به صد شهر دگر هم خبرم افتاده

هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت رفت

زیر پای همه حالا ثمرم افتاده

من همان شاخه سرسبز ته باغ تو ام

که دگر پیر شدم بال و پرم افتاده

بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم

به چه جاهای بدی که گذرم افتاده

دل من جای علی بود خرابش کردم

دلم از نام شریف پدرم افتاده

آشتی کن که دوباره به خودت برگردم

آرزوهام همه دور و برم افتاده

جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش

من که خوردم به زمین و سپرم افتاده

بِعلیٍ بِعلیٍ بِعلیٍ بِعلیٍ

که هوای نجف او به سرم افتاده

تا به ایوان طلایش نظر من خورده

جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده

برسانید سلام منه بد را به حسین

فطرس امشب تو ببر من که پرم افتاده

شب قدری ببریدم طرف کرب و بلا

خیر عالم همه در این سفرم افتاده

دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم

داغ خشکی لبش بر جگرم افتاده

 

.
شب ۱۹ ماه رمضان ۱۴۰۰ سید مجید بنی فاطمه

مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر