آه افتاد ماه در گودال ماه افتاد * حاج محمود کریمی

بازدید: 1313 بازدید

آه افتاد ماه در گودال ماه افتاد آه در گودال

عمه با نیزه های دور تنت ساخت یک بارگاه در گودال

بود پیراهنت سفید اما میشود راه راه در گودال

میشود راه راه بعد کبود آخرش هم سیاه در گودال

ای بمیرم برای یک آقا آمده یک سپاه در گودال

سر تو میرود فقط پایین گاه در تشت گاه در گودال

داشتم انتظار از نیزه انتظار شکار از نیزه

تا که زینب برای پیکر تو ساخت سنگ مزار از نیزه

تا سرت را به نیزه میکوبند میرود اختیار از نیزه

از تو پیکر بریدنش با تیغ از تو گردن فشار از نیزه

زخم شد سر گشوده از شمشیر بعد هم بی شمار از نیزه

در تمام مسیر میریزد دانه های انار از نیزه

تا نیفتد به خاک میترسم از سر از نیزه دار از نیزه

آه سبقت گرفت در این دشت نیزه از خار خار از نیزه

گفتنی نیست این که افتاده سر تو چند بار از نیزه

به منبر نشسته به جایی که شش ماه اصغر نشسته

به پا خیز نامرد که اینجا فقط جز تو دختر نشسته

حیا کن نبر شمر ببین کنج گودال حیدر نشسته

نکش خنجرت را بیانداز وقتی که مادر نشسته

نشسته است بر خاک کسی که به دوش پیمبر نشسته

در این زخم واره اگر نیزه بر خاست خنجر نشسته

 

.
.

متن شعر مداحی آه افتاد ماه در گودال ماه افتاد آه در گودال

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر