از نجف آمده ام از نجف آباد علی * محمدحسین پویانفر

بازدید: 1379 بازدید

از نجف آمده ام از نجف آباد علی

تا بخوانم همه جا ناد علی ناد علی

من و ایوان علی پنجره فولاد علی

که علی عشق علی جام علی باده علی

هر که شد غرق علی دید علی فاطمه است

مرتضی مثل کسی نیست ولی فاطمه است

باید از خلق  چهل سال جدا بنشیند

تا چهل سال فقط پیش خدا بنشیند

هی به معراج رود هی به دعا بنشیند

چله ای آخر سر غار حرا بنشیند

تا خدا هر چه که دارد به پیمبر بدهد

تا به قرآن خودش سوره کوثر بدهد

باید او عین پیمبر خود خاتم باشد

باید انگار خداوند مجسم باشد

باید او معنی اسلام مسلم باشد

جمع اسما‌ خدا جامع اعظم باشد

باید این مرد علی باشد و حیدر بشود

تا که با حضرت صدیقه برابر بشود

مادر آخرت آمد که به دنیا برسد

خاک لب تشنه مهیاست که دریا برسد

مریم و آسیه و هاجر و حوا برسد

فاطمه آمده تا اینکه به زهرا برسد

نقطه‌ فا به بر نقطه‌ با آمده است

آی جبریل بخوان مادر ما آمده است

چارده مرتبه حق گفت که تنها زهراست

چار علی چار محمد همه زهرا زهراست

یک حسین و دو حسن این سه به یک جا زهراست

حضرت جعفر از او حضرت موسی زهراست

او که مادر شده بر سرور پیغمبر ها

پس بگو نیست مگر مادر پیغمبر ها

هر چه جبریل پریده نرسیده است به او

هر کجا عقل دویده نرسیده است به او

کعبه از حج که رسیده نرسیده است به او

سینه را باز دریده نرسیده است به او

فاطمه کعبه شده مکه اسیرش باشد

خواست تا کعبه فقط جای امیرش باشد

چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد

اولین بار که خندید زمان پیدا شد

آمد از پیش خداوند و مکان پیدا شد

تا به لب گفت علی جان ضربان پیدا شد

آفرینش شده خم بوسه زند خاکش را

دید چشمان نبی معنی لولاکش را

کیست او اینکه رسیده به تماشای خودش

امتحان داده ولی قبل خودش جای خودش

هیچ کس نیست شبیهش به جز آقای خودش

تا خداوند ببیند رخ زهرای خودش

او که آمد به زمین سجده بر آدم کردند

شد زمین هر چه که از باغ جنان کم کردند

او رحیم است خدا هم کرمش فاطمه است

ذوالفقار است علی و دودمش فاطمه است

هر که از تیره‌ مولاست است غمش فاطمه است

دل او شد حرم و در حرمش فاطمه است

تا گرفتیم از این سینه نشانی تو را

یافتیم از دل خود قبر نهانی تو را

پای انوار تنور تو که مهمان بشویم

تازه سلمان شده و تازه مسلمان بشویم

ما که بر راه توییم آنچه شدی آن بشویم

مثل تو پای ولایت همه طوفان بشویم

تا علی هست همه یک رگ غیرت داریم

به تو سوگند که ما عِرق ولایت داریم

چه غم از حادثه ها پیر خراسانی هست

چه غم از این همه غم غیرت ایرانی هست

آی ای خصم زبون خون سلیمانی هست

منتظر باش که یک سیلی طوفانی هست

منتظر باش که تیغ علوی تر گردد

رفته سردار نفس تازه کند برگردد

شاعر: حسن لطفی

 

.

ولادت حضرت زهرا ۹۹ محمد حسین پویانفر
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.