اسما بریز آب که قلبم مذاب شد * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 772 بازدید

اسما بریز آب که قلبم مذاب شد

این مرد از خجالت این چهره آب شد

اسما بریز آب که آتش گرفته ام

دیدی چگونه خانه من هم خراب شد

من چند بار شسته ام و هم نیامده

خونت هنوز میچکد از زخم تازه ات

این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست

ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه ات

دریاب حال کودکان خودت را ببینشان

با گریه آستین سر دندان گرفته اند

حالا که وقت بردن تابوت مادر است

از من نشان خانه سلمان گرفته اند

حالا عزای کندن قبرت گرفته ام

حالا برای بردن تابوت مانده ام

این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است

این نقش دست کیست که مبهوت مانده ام

آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت

لبخند ها به دیدن یار و تو میرسند

برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند

فردا برای نبش مزار تو میرسند

باید که چند قبر برایت درست کرد

باید مرا به جای تو در قبر جا دهند

دست پدر رسید تو را گیرد از علی

شاید که زخم آتش در را شفا دهند

شاعر: حسن لطفی

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر