اشعار شهادت حضرت مسلم ۱۳۹۵ * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 717 بازدید

کوفه را با تو حسین جان سر و پیمانی نیست

هرچه گشتم به خدا صحبت مهمانی نیست

به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسید

آن چه مانده ست مرا غیره پشیمانی نیست

کارم این است که تا صبح فقط در بزنم

غربتی سخت تر از بی سر و سامانی نیست

جگرم تشنه ی آب و لبِ من تشنه ی توست

بین کوفه به خدا مثل ِ من عطشانی نیست

من از این وجه ِ شباهت به خودم میبالم

قابل سنگ زدن هر لب و دندانی نیست

من رویِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟

دلِ من راضی از این شیوه یِ قربانی نیست

موی من را دم دروازه به میخی بستند

همچو زلفم به خدا زلف پریشانی نیست

زرهم رفت ولی پیرهنم دست نخورد

روزیِ مسلمت انگار که عریانی نیست

کاش میشد لبِ گودال نبیند زینب

بر بدن پیرُهَن ِ یوسفِ کنعانی نیست

سوخت عمامه ام امروز ولی دور و برم

دختر ِ سوخته یِ شام غریبانی نیست

هرچه شد باز زن و بچه کنارم نَبُوَد

که عبور از وسط شهر به آسانی نیست

دستِ سنگین، دلِ بی رحم، صفات اینهاست

کارشان جز زدن سنگ به پیشانی نیست

دخترم را بغلش کن به کنیزی نرود

چه بگویم که در این شهر مسلمانی نیست

شاعر : علی اکبر لطیفیان

 

 

 

روضه

حسین فاطمه کجایی میان راه کربلایی

خدا مرا ببخشد ای وای که نامه داد ام بیایی

کوفه شده چه بی حیا و نا مرد

چه بد به عهد خود وفا کرد

تو را قسم به جان زهرا

نیا به سمت کوفه برگرد

امشب دلم شده ز کوفه خسته

میان کوچه دست بسته

به سنگ کودکان این شهر

سر سفیر تو شکسته

اینجا به کوچه ها برابر تو

چه بگذرد به خواهر تو

چه قیمتی که می گذارند

سر بریدن سر تو

اتش زند به جان من شراره

برای حلق شیر خواره

اگر سه شعبه را بیارند

شود گلوش پاره پاره

ای وای ز گوشواره و ز معجر

چقدر بی حیاست لشکر

کلام اخرم همین است

فقط سه ساله را نیاور

 

 

 

زمینه

تو دل شب خلوت ای وای منم و همین غربا ای وای

این اخرین حرف منه کسی نمونده پای این بیعت ای وای

کاره روزگاره این پایان کاره

شرمندم حسین جان خواهر تو زینب شده اواره

این بوده همه قرار کوفه که وفا نداره کوفه

**********

نایب تو بی یاره ای وای دلواپس دلداره ای وای

برگرد مدینه تا هنوز علم به دستای علمداره ای وای

حال من خرابه قلب من کبابه

برگرد جون زینب حالا که هنوز شیرخواره سیرابه

رو قلبت داغش و میذاره کوفه که وفا نداره کوفه

**********

تا که روی دارم ای وای میبینی گرفتارم ای وای

من تشنمه اما واسه لبای تشنه تو عزا دارم ای وای

افتادی چه بد حال جسمت میشه پا مال

میبینم یه عده سرت و میبرن وسط گودال

تو خورجین سر تو میاره کوفه که وفا نداره کوفه

 

 

زمینه

باید قلبم برا تو حرم باشه

دائم بساط روضه تو علم باشه

وقتی زندگیم شده عاشقی و دلبرم حسینه

روز و شب ندارم حرف اول و اخرم حسینه

صرف تو شد همه روز و شب های من

با تو سر شد شب و روز دنیای من

حسین اقای من

صل علی خامس ال عبا ساکن کرب و بلا یا حسین

**********

باید جونش برا تو فدایی شه

هر کی به لطف فاطمه کربلایی شه

بین عشقای تو دنیا به خدا بهترین حسینه

وقتی مقصد تموم عاشقا اربعین حسینه

من مجنون و حرم تو رویای من

خوشبختم چون تو هستی لیلای من

حسین اقای من

صل علی خامس ال عبا ساکن کرب و بلا یا حسین

**********

غلامت عاقبتش بخیر میشه

با یک نگاه تو یه شبه زهیر میشه

هر کی عمریه شده سینه زن نوکر حسینه

حتما با دعای خیر پدر و مادر حسینه

دونه دونه میریزه این اشکای من

گریوم میشم تا بگیری دستای من

حسین اقای من

صل علی خامس ال عبا ساکن کرب و بلا یا حسین

 

 

شور

با این دل مجنونم برای تو میخونم

خدا بخواد تا جون دارم به پای تو میمونم

تا دنبال ارباب دل نوکراشه

خدا نخواد نوکر از ارباب جداشه

منم یه سر دارم که سوداش حسینه

یه دل دارم عشقش تو دنیا اقاشه

حساب و کتابم با حسینه سوال و جوابم با حسینه

اشهدم نوای یا حسینه

حسین یا ابا عبد الله

**************

اسیرتم به عشق تو دل دلدارم

غلام خونه زادم

اسیرتم خدا رو شکر به راه تو افتادم

محبتت اتیش کشیده به جونم

دیوونگی بوده از اول تو خونم

یا که میشه من هم یه روز پیر غلامت

یا اینکه میمیرم برات تا جوونم

سینه میزنم باز زیر پرچم میریزه رو گونم اشک نم نم

کربلا ببر من و محرم

حسین یا ابا عبد الله

 

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر