اشعار وفات حضرت زینب ۱۳۹۵ * حاج محمود کریمی

بازدید: 713 بازدید

روضه

من زینبم که زخمی بغض و بهانه ام

مضمون سرخ یک غزل عاشقانه ام

من روضه خوان حمله صد تازیانه ام

پروانه ام که سوخته ام کنج خانه ام

دستان درد ارزویم را به باد داد

یک اه سرد ارزویم را به باد داد

پاییز شد هوای بهاری که داشتم

بر باد رفت دار و نداری که داشتم

پرپر شدند ایل و تباری که داشتم

ماندند کربلا کس و کاری که داشتم

دستان روزگار مرا بی حسین کرد

من را اسیر داغ شه عالمین کرد

من بودم و عزای بیایان کربلا

بچه یتیم های پریشان کربلا

بر روی نیزه ها سر عطشان کربلا

خون می گذشت از سر ایوان کربلا

با یاد زخم های تنش گریه می کنم

هر شب برای پیروهنش گریه می کنم

یادم نمیرود که دل از غصه ها گرفت

شلاق هایشان به تنم بی هوا گرفت

دیدم که چکمه ای به روی سینه پا گرفت

یک خنجر شکسته حسین مرا گرفت

دیدم سرش جدا شد و باور نداشتم

جای حسین کاش که من سر نداشتم

حالا عزای زخم تنت قاتلم شده

کابوس دست و پا زدنت قاتلم شده

خون لخته های در دهنت قاتلم شده

با نیزه زیر و رو شدنت قاتلم شده

یادم نرفته خاطره گوشواره را

گودال و ازدحام و تنی پاره پاره را

بعد از وداع بود که روزم سیاه شد

عباسمان که رفت حرم بی پناه شد

با تازیانه ها بدنم راه راه شد

با من هر انچه شد وسط قتلگاه شد

با اینکه روزگار به غارت مرا سپرد

دست کسی و لی به پر معجرم نخورد

از هم گسست بعد تو شیرازه ام حسین

انگار داغدار غمی تازه ام حسین

من در غمت شریک و هم اندازه ام حسین

مجروع سنگ خورده دروازه ام حسین

میرفت بعد غربت صحرای کربلا

نیمی ز من به ناقه و نیمی به نیزه ها

 

 

زمینه

تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد

تو رفتی و زینب بی تو ذره ذره آب شد

تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد

وای بد حالم شکسته بالم

میدونم امشب میای دنبالم

یک سال و نمیه که روت و ندیدم

رفتی ندیدی که من چی کشیدم

تو رفتی و من شکستم خمیدم

***********

این پیراهن چقدر می ارزه

به یاد گودال تنم میلرزه

دیدم که پیراهنت رو دریدن

من زنده بودم سرت رو بریدن

اتیش به چادر نمازم کشیدن

تو رفتی و نیزت قاتل من و رباب شد

تو رفتی و گردنبند خواهرت طناب شد

تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد

***********

من میدونم به یادم هستی

تو اون ویرونه به ما پیوستی

قبل از من اونی که حاجت روا شد

یک شب تو ویرونه از ما جدا شد

از دوری تو رقیه فدا شد

تو رفتی و دلم برای دخترت کباب شد

تو رفتی و نگم که چی تو مجلس شراب شد

تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد

 

 

زمینه

روز ازل نوشته ام به اشک هر دو دیده ام

که با شراره های دل عشق تو را خریده ام

ناله بود ز یاد تو شکر شراره های دل

گریه برای تو بود خمس و ذکات دیده ام

جان حسین جانان حسین عالم سن قربان حسین

مرده بدم زنده شدم عشق تو را بنده شدم

دولت عشق امد و من دولت پاینده شدم

جان حسین جانان حسین عالم سن قربان حسین

************

غم تو گشته ثروتم نگاه کن به صورتم

که با سرشک دیده ام عکس تو را کشیده ام

در دل و دیده موج خون به شکر نعمت جنون

پنجه به رخ کشیده ام جامه به تن دریده ام

یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی

جان حسین جانان حسین عالم سن قربان حسین

 

 

واحد(حاج محمد کریمی)

رفتی و هم ناله مادرم

رفتی و بی تاب و گریون شدم

رفتی و خیلی دلم خون شده

رفتی و خیلی پریشون شدم

غربت روزای بدون تو رو یادمه

رو زمین تن غرق خون تو رو یادمه

یادمه شیب گودال و

یادمه بارون تیر و

یادمه روی دستامون

سرخیه رد زنجیر و

رفتی و هر شب عزادارتم

رفتی و زخمی بال و پرم

رفتی و شد یادگاریت حسین

لخته خون روی معجرم

یا حسین تو رفتی و من چش به راه تو ام

زخمی عذاب توی قتلگاه تو ام

یادمه لبهای خشک و یادمه چشم گریون و

یادمه مشک بی اب و یادمه جسم بی جون و

یا حسین

 

 

واحد

مصیبت رسول خدا یادم نمیره

هیاهوی توی کوچه یادم نمیره

مادر که گفت علی جان نیا یادم نمیره

اتیش از خونه میرفت بالا یادم نمیره

میون دشمنا بود بابا یادم نمیره

سر مزار مادر شبا یادم نمیره

ای خدا اون روزا یادم نمیره

*************

روزی که کشته شد بابامون یادم نمیره

یکی صدا زد از اسمون یادم نمیره

بابا که صبح اومد خونمون یادم نمیره

تموم سر تا پاش غرق خون یادم نمیره

شب اخر میگفتیم بمون یادم نمیره

شبی که بردیمش بی صدا یادم نمیره

ای خدا اون روزا یادم نمیره

*************

سیاه شد اسمون پیش من یادم نمیره

که لخته خون میریخت از دهن یادم نمیره

سفارشای داداش حسن یادم نمیره

برای روزای تنها شدن یادم نمیره

تابوت و جسم و کفن یادم نمیره

به پیش ساقی کربلا یادم نمیره

ای خدا اون روزا یادم نمیره

************

غروب غربت کربلا یادم نمیره

تو زخمی افتادی از بالا یادم نمیره

دمی که میزدی دست و پا یادم نمیره

اتیش اومد توی خیمه ها یادم نمیره

سر تو رفت روی نیزه ها یادم نمیره

تو دست دشمنا معجرا یادم نمیره

 

 

شور

زندگی کائنات بسته به موی حسین

زائر بیت خداست زائر کوی حسین

زخم جبینش زند خنده به سنگ بلا

خون جبین می شود اب ووی حسین

تشنه زخم تنش چشمه فیض خداست

اب بقا را بقاست خون گلوی حسین

تیر بلا شمع دل مهر جبین سنگ دوست

روز ازل خون گرفت اب ز روی حسین

اب بقا خورده اب از دو لب خشک او

خضر بود تا ابد تشنه جوی حسین

حنجر خشک حسین تشنه جام الست

مجلسیان الست مست سبوی حسین

مصحف زهرا کجا سم ستوران کجا

پنجه قاتل کجا طره موی حسین

 

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر