انقدر چکمه به پهلوش زدن نامردا * حاج محمود کریمی

بازدید: 1393 بازدید

انقدر چکمه به پهلوش زدن نامردا

نیزه و تیر به بازوش زدن نامردا

با عصا بر لب و ابروش زدند نامردا

پنجه در طره گیسوش زدن نامردا

خواهرش رو به مدینه شد و فریاد کشید

مادرش از نفس افتاد ز بس داد کشید

هر چه که دور و برش بود به غارت بردند

شال سبزی کمرش بود به غارت بردند

اه عمامه سرش بود به غارت بردند

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.