این همه درد دلم چشم تری میخواهد * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 796 بازدید

این همه درد دلم چشم تری میخواهد

آتش سینه ام امشب جگری میخواهد

قصه های شب یلدای فراق من و تو

تا که پایان بپذیرد سحری میخواهد

باز خاکسترم از شوق تو پروانه شده

شمع من  شعله تو بال و پری میخواهد

مگر احوال دلم با تو به سامان برسد

سینه آرام ندارد که سری میخواهد

دخترت را چه شد اینبار نبردی بابا

هر سفر قاعدتا همسفری میخواهد

حال من حال یتیمی است که هر شب تا صبح

دامن عمه گرفته پدری میخواهد

خون پیشانی تو آتش این دل شده است

لاله تا داغ ببیند شرری میخواهد

نکند باز هم این زخم دهن باز کند

لب تو بوسه آهسته تری میخواهد

چادرم سوخته فکر کفنم باش پدر

قامتم پوشش نوع دگری میخواهد

این شب آخری ای کاش عمو پیشم بود

شام تاریک خرابه قمری میخواهد

شاعر: مصطفی متولی

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر