ای شرف عالم و آدم سلام * حاج محمود کریمی

بازدید: 806 بازدید

ای شرف عالم و آدم سلام

ای نمک ماه محرم سلام

تیر اگر سمت گلویت شتافت

حنجر تو ظلمت شب را شکافت

بین سران از همه سر تر تویی

اصغری و ذبیح اکبر تویی

قطره شیری ز لبت ریخته

با گل اجداد من امیخته

فیض لبت شیر شد و مادرم

ریخت به جان من و شد باورم

شمع تو شد گرمی فانوس عشق

بند قمات تو ناقوس عشق

گستره مهر شده سایه ات

حوری فردوس شده دایه ات

حوریه گیسوی خودش تافته

رشته قنداق تو را بافته

تشنگی ات سیر الی الله شد

سن تو کوتاه ترین راه شد

ای ترک لعل تو زخم رباب

ماهی در حسرت یک قره اب

برد خدا خون تو در اسمان

ور نه زمین میشد اتش فشان

ملجا و امید مراجع تویی

مرجع تقلید مراجع تویی

حوزه به ایثار تو امد پدید

بی نظرت شیخ نگردد مفید

اخر هر درس که شد روضه ات

خمینی امد ز دل حوزه ات

نیست عجب گر بشود انقلاب

از نفس خسته طفل رباب

ای پسر خامس ال عبا

مدافعان کرده به تو اقتدا

دست بریدست به دستان او

تو ارمیده ای به دامان او

همره بانی شفاعت تویی

سواره روز قیامت تویی

یک سره فریاد زند نشعتین

ارحمی یا علی ابن الحسین

ترسم از ان دم که تلاطم شود

ناله من بین همه گم شود

امدم امروز که بشناسی ام

به عشق تو حضرت عباسی ام

اذن بده حاجتم افزرون کنم

پای خود از گلیم بیرون کنم

روی من خسته علامت بزن

امان از روز قیامت بزن

تا که سر از خاک برون اورم

خلق بداند ز علی اصغرم

واقعه را کرب و بلا می کنی

سینه زنان را تو سوا می کنی

بزم عزایت شده ما را نصیب

رشک برد گریه کنان را حبیب

مادر موسی نفسی غصه خورد

طفل زبان بسته به دریا سپرد

طاقت مادر که به اخر رسید

صبح به دست خوده مادر رسید

مادرت از مشک که شد نا امید

داد تو را دست پدر با امید

تا مگر از مهریه فاطمه

اب بنوشی کمی از علقمه

مادر تو خود ز عطش سوخته

دیده به برگشتن تو دوخته

اهل حرم دخترکان عمه هات

شاهد مظلومی این لحظه هات

جن و ملک با همه عرشیان

روح الامین با همه کروبیان

حیدر و طاها و همه انبیا

شاهد این واقعه حتی خدا

گفت حسین این من و این اصغرم

من پسر دختر پیغمبرم

تیغ نبسته به کمر بنگرید

همره من نیست سپر بنگرید

کیست که این تشنه به همره برد

اب بنوشاند و باز اورد

از وسط هلهله و ساز و دف

قوس کمان باز شد از ان طرف

پاره شد از تیر همین که گلوت

رفت فرو کل جهان در سکوت

بر لب خشک تو که لبخند بود

راس تو از پوست به مو بند بود

 

ای شرف عالم و آدم سلام

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر