ای ماه من جان رباب * حاج مهدی رسولی

بازدید: 688 بازدید

ای ماه من جان رباب رو نیزه ها آروم بخواب

اصلا نبند چشماتو تا که نبینی علی

رو دست من جای طناب

غصه میخوره چقدر عمه برای تو

کشته مادر تو رو زخم لبای تو

می‌ بینم روی نیزه حرارت آبت کرده

هنوزم حسم میگه علمدار برمیگرده

علمدار بر می‌گرده

*****

روز و شب ندارم علی بی تاب و بی‌قرارم علی

حالا که تو پر زدی رفتی روی نیزه‌ها

دیگه بمون کنارم علی

چی سرت اومد آخه ای بی گناه من

کاش بسوزه حرمله با سوز آه من

می ‌بینم روی نیزه رخت بی رنگه مادر

برای لبخند تو دل من تنگه مادر

علمدار بر میگرده

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر