بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم * حاج امیر کرمانشاهی

بازدید: 2707 بازدید

بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم

از تو هم فقط یه نامه مونده به روی سینم

رضا جانم رضا

شال عزات و بردار بیا به قم که دیره

نزار غریبه زیر تابوتم و بگیره

حجله ببند سخته چقدر داغ جوون

فاطمیست روضه مادر رو بخون

رضا جانم رضا

****

همه داداشام و کشتن تو ساوه پیش چشمام

محرمی برام نمونده دیگه تنهای تنهام

رضا جانم رضا

وقتی شنید مدینه راهی شهر طوسم

سپرد به من جوادت صورتت و ببوسم

از غم هم خیلی شکستیم من و تو

زینبی و حسینی هستیم من و تو

رضا جانم رضا

****

ندیدی به روی نیزه شکسته شه سر من

دست هیچکسی نخورده به نخ معجر من

حسین جانم حسین

گل رو سرم میریختن وقتی به قم رسیدم

نه سنگ تو دستا دیدم نه نا سزا شنیدم

ناموست و بسته نشد بین طناب

معصومه رو هیچکی نبرد بزم شراب

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر