با همین صورت تب دارم * سید مجید بنی فاطمه

با همین صورت تب دارم با تن خسته و بیمارم

تا خودِ صبح کنارت بابا بیدارم

باید که انتقامت و بگیرم ولی نمیتونم اخه اسیرم

میخوام مثل عمو واست بمیرم

چی شد مگه دین ندارن دنیام و ازم گرفتن

خوش بود روزگارم اما بابام و ازم گرفتن

*******

راس خونین تو تو تشته جسم صد پارتم رو دشته

عمه جونم بیا بابایی برگشته

عجب بساط روضه ای علم شد ویرونه با سر تو محترم شد

تو اومدی خرابه هم حرم شد

با معجر پاره بستم زخمای زیر گلوت و

با اشک چشام میشورم خاکستر روی موت و

******

هر چقدر که زمین افتادم یا اگه صد دفعه جون دادم

زیر و رو کردم این شهر رو با فریادم

اگه الی الابد بسوزه گوشم لباس پاره پاره هم بپوشم

علم رو میبرم به روی دوشم

از هر سفری که رفتی داری رو سرت نشونه

این ها اثر تنوره این بوسه خیزرونه

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر