بیشتر از بیشتر از بیشتر * حاج محمود کریمی

بازدید: 2135 بازدید

بیشتر از بیشتر از بیشتر

میشود از عشق دلم ریشتر

من که اویسم ز قرن امدم

وقت ندارم به خدا بیشتر

لیله قدر حسن عسکری

کاش قرار تو شود پیش تر

ناوک مژگان تو و جان ما

خون همه گردن ان نیشتر

وای که دیوانه شدم یک کلام

سوره والعصر علیک السلام

همسفر هر سحر سامرا

ای پسر خوش خبر سامرا

ای نوه حضرت هادی سلام

حصن تو در دور و بر سامرا

در حرم تازه بابای تو

جامعه خواندیم دره سامره

کارگری اش که نشد قسمتم

رفته گرم رفته گر سامرا

امده ام تا بزنم یک دو جام

سوره والعصر علیک السلام

تا که پدر بر لب تو بوسه داد

بوی گل نرگسی اورد باد

در شب میلاد تو جودت شکفت

لطف تو شد از سر عالم زیاد

دم پر جبریل شدم بال زد

بال زدم از در باب الجواد

برد مرا اول شب کاظمین

برد مرا کرب و بلا بامداد

ای علوی جود و جوادی مرام

سوره والعصر علیک السلام

امدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

پنجره فولاد مرا راه داد

جان رضا خوانده و راهم بده

کنج حرم یا دم پایین پا

باز از ان لطف نگاهم بده

ماه مبارک من و دست تهی

سوز جگر اتش اهم بده

میرسد عطر رضوی بر مشام

سوره والعصر علیک السلام

کعبه هفتم شد و جات داد

باب حوائج شد و خیرات داد

مادر من سفره نذرش گرفت

حاجت ما اکثر اوقات داد

ندبه تعجیل فرج رزق ما

با نفس جده سادات داد

افضل اعمال بود انتظار

ذکر فرج حال مناجات داد

من به مناجات تو ام مستدام

سوره والعصر علیک السلام

کاش که مردان ظهورت شویم

صاحب یک سیرت و صورت شویم

کاش که در غیبت تو استوار

مثل زمان های حضورت شویم

حضرت صادق تویی و کاش ما

شیعه تو مرد تنورت شویم

گفت که در بانی تو می کند

کاش کمی خاک عبورت شویم

تو خوده معراجی و ما زیر گام

سوره والعصر علیک السلام

با قدمت علم تناور شود

علم و عمل ریشه باور شود

شام غم جهل و خرافات ها

با نفس باقری ات سر شود

فصل شکوفایی عقل است و دل

جای روایات پیمبر شود

نور زمین نور زمان سایه نور

خاک از این معجزه ها زر شود

لحظه شماریم برای قیام

سوره والعصر علیک السلام

دست من و برکت ابادی ات

از پر سجاده سجادیت

لطف دعای تو شده مستدام

بر سر ما سایه شمشادیت

مثل علی ابن حسینی تو و

میرسد اوازه ازادی ات

فخر خدا می کند از سجده ات

کاش شوم محرم این وادی ات

رو به تو شد سجده بیت الحرام

سوره والعصر علیک السلام

چشم تو در کار حسین است و بس

کار تو تکرار حسین است و بس

بیرق تو وقت قیام حسین

دست علمدار حسین است و بس

قلب تو انگار گرفتار اوست

هر که گرفتار حسین است و بس

پرده گشا دیدن روی شما

لحظه دیدار حسین است و بس

رو به دل زینبی ات صبح و شام

سوره والعصر علیک السلام

زائر همسفره غم ها حسن

عشق تو اقای کرم ها حسن

روز ظهور تو مهم است چون

دارد از ان روز حرم ها حسن

میرسد ان روز که بینیم باز

بین بقیع نقش علم ها حسن

روی ضریحی که تماشایی است

نقش نمایند قلم ها حسن

ای حسنی جلوه و حسن تمام

سوره والعصر علیک السلام

جای حرم غربت زهرا که هست

یک نفر از عترت زهرا که هست

پیش تو گیریم نداریم جای

خوب قسم حضرت زهرا که هست

گر چه گره در گره ام نیست غم

دست شما تربت زهرا که هست

ما که نباشیم چه غم تو بیا

دیدن تو قسمت زهرا که هست

روز تقاص است و تویی انتقام

سوره والعصر علیک السلام

هیبت تو رفته به مولا علی

حیدری و وقت تماشا علی

میرسد از هر دو لب ذوالفقار

لات و هبل را بشکن یا علی

خاطره رزم علی در نبرد

مثل تو میگشت محیا علی

نیست تو را کعبه ای الا حسین

نیست تو را قبله ای الا علی

میرسی و تیغ دو دم بی نیام

سوره والعصر علیک السلام

جلوه گر حضرت ختمی مآب

حضرت خورشید محمد بتاب

خاتم انگشتری خاتمی

جذبه فیروزه احمد رکاب

جاذبه گنبد خضرا بیا

تا بدرد سینه خود افتاب

ای شرف السمش پیمبر لبت

راز مسلمانی اهل کتاب

ذکر سلام و صلواتم مدام

سوره والعصر علیک السلام

شاعر: حسن لطفی

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر