بی زره وارث شیر جمل و صف شکنم * محمدحسین حدادیان

بازدید: 970 بازدید

بی زره وارث شیر جمل و صف شکنم

مادرم نجمه نوشست به روی کفنم

من حسینی شده دست امام حسنم

توی نوجوونی پیر دیرم یه تنه عابس و حُرَم و زهیرم

حسنی ام آره عاقبت بخیرم

روی لبهای منه چه احلی من العسلی

قاسم رو صدا کنید یابن حسین ابن علی

عمو حسین

*****

پدری کردی برام خیلی بدهکار تو ام

اگه پاهام به رکابم نرسه سار تو ام

افتخارم اینه شاگرد علمدار تو ام

منو جنگ با ازرق شامی نمیمونه جای هیچ حرف و کلامی

یا حسین ابن علی انت امامی

پیروزی تا به ابد با اولاد علی

وقت جنگم به لبم ذکر ناد علیِ

عمو حسین

*****

لب من خشکه و چشمای تو بارونی شده

آخر حجِ و قاسم تو قربونی شده

همه سُم مرکبا ببین دیگه خونی شده

عطش و چشمای تر من مثه مجتبی میسوزه جگر من

توی چنگ قاتله موی سر من

میرم اما میدونم که بعد از رفتن من

آخرین یار توئه عبدالله ابن حسن

کانال تلگرام سایت مهجه

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر